كانون فرهنگی محبین آل یاسین (ع) | ||
|
بارگاه حرّ ریاحیپس از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش، طایفه بنی ریاح با توافق عمربن سعد، پیکر حرّبن یزید را از میدان جنگ بیرون برده و در محل فعلی، دفن کردند. اوّلین بنای آستانه وی، حدود سال 370هـ.ق. به فرمان عضد الدوله دیلمی ساخته شد. ولی به علت دوری آستانه از کربلا و ناامنی راهها، آستانه حرّ به تدریج رو به ویرانی نهاد. هنگامی که شاه اسماعیل صفوی، عراق را فتح کرد، نسبت به بزرگی حرّ و جایگاه مرقد او، احساس شک و تردید کرد. برای روشن شدن حقیقت، دستور داد تا قبر را بشکافند. هنگامی که کارگران قبرش را شکافتند، جسد حر با لباس های خون آلود دیده شد و آثار جراحت تازه بود و بر سرش اثر ضربه شمشیری که با دستمالی بسته شده بود، دیده می شد. شاه دستور داد، دستمال را باز کردند. ناگهان خون جاری شد، دستمال دیگری بستند ولی خون قطع نشد. مجبور شدند همان دستمال را دوباره ببندند. شاه اسماعیل قطعه کوچکی از آن پارچه را برید و برای تبرّک برداشت. سپس دستور داد قبر حرّ را بازسازی کنند، لذا در سال 914هـ.ق. آستانه مجلّلی برای حرّ ریاحی ساخته شد. [ دو شنبه 29 آبان 1391
] [ 22:48 ] [ کانون 1 ] بررسی اجمالی برخی شواهدبا اینكه در تواریخ رسمى قرون اوّلیه، سرگذشت رقیّه(سلام الله علیها) نیامده است؛ ولى با این حال برخى روایات و منابع به اسم او اشاره كردهاند كه به نمونه هایى اشاره مىشود: 1ـ محدّث و مورّخ جلیل القدر، مرحوم سید بن طاووس (متوفاى 664 ق) مىنویسد: «حضرت سید الشهداء، زمانى كه اشعار معروف «یا دَهْرُ اُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِیلٍ...» را ایراد فرمود، زینب (سلام الله علیها) و اهل حرم، فریاد به گریه بلند كردند. حضرت آنان را امر به صبر كرد؛ آنگاه فرمود: خواهرم امّ كلثوم و تو اى زینب و تو اى رقیه و تو اى فاطمه و تو اى رباب دقّت كنید زمانى كه من به قتل رسیدم، [در مرگم] گریبان چاك نزنید و صورت نخراشید و كلامى ناروا بر زبان نرانید.(اللهوف، سید بن طاووس) طبق این سخنان، نام رقیه به زبان امام حسین (علیه السلام) جارى شده است. پس باید یكى از بستگان نزدیك حضرت باشد و از آنجا كه بین خواهران و یا همسران، شخصى با این نام نداشتهایم به احتمال، دختر حضرت، مقصود است. 2ـ امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت على اصغر به ظاهر به عنوان خداحافظى به خیمه آمد؛ آنگاه فریاد برآورد: اى امّ كلثوم! اى سكینه! اى رقیه! اى عاتكه! اى زینب! اى اهل بیت من! خداحافظ!» (مقتل الحسین و مصرع اهل بیته وأصحابه فی كربلاء) عصر عاشورا كه دشمنان براى غارت به خیمهها ریختند، آنجا در مجموع 23 كودك از اهل بیتعلیهم السلام را یافتند. به عمر سعد گزارش دادند كه این 23 كودك بر اثر شدّت تشنگى در خطر مرگ هستند. وى اجازه داد به آنها آب بدهند. وقتى نوبت به حضرت رقیّه(علیها السلام) رسید، آن حضرت، ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتلگاه حركت كرد اینجا هم از رقیّه در ردیف خواهران و دختران نام برده شده است. 3ـ آوردهاند كه امام حسین (علیه السلام) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شِمرْ چنین فرمود: اى زینب! اى سكینه! اى فرزندان من! چه كسى بعد از من براى شما [و سرپرست شما ]خواهد بود؟ اى رقیه! اى امّ كلثوم! شما امانت پروردگار من هستید. امروز وعده [شهادت] نزدیك است. (موسوعة كلمات الامام الحسین) اینجا هم در ردیف خواهران و دختران اسم او وجود دارد؛. 4ـ در برخى روایات آمده است كه حضرت سكینه در روز عاشورا به خواهر سه سالهاش كه به احتمال قوى همان رقیّه باشد، گفت: «بیا دامن بابا را بگیریم و مانع رفتن و كشته شدنش شویم.» 5ـ هنگامى كه زینب(سلام الله علیها) در كوفه با سر بریده اباعبد اللّه (علیه السلام) مواجه شد، اشعارى سرود كه در ضمن آن آمده است: اى برادرم! با فاطمه كوچك سخن بگو كه نزدیك است قلبش ذوب شود. (بحار الانوار، ج 45) فاطمه صغیره در ذهن متأخران و متقدمان بر رقیّه اطلاق مى شده است. با توجه به اینكه فاطمه، دختر بزرگ امام حسین (علیه السلام) بوده و به عقد حسن مثنى در آمده است، نمىتواند این فاطمه، همان فاطمه باشد. پس باید دختر دیگرى براى ابا عبد اللّه (علیه السلام) باشد كه به سر بابا خیره خیره نگاه مى كرده است. 6ـ اشعار سیف بن عمیره نخعى كوفى كه در دوران امام صادق (علیه السلام) مى زیسته است، در ضمن این قصیده آشكارا دوبار، نام رقیّه را آورده است. (سیف از اصحاب بزرگوار امام صادق(علیه السلام) و امام كاظم (علیه السلام) و از راویان برجسته و مشهور شیعه بوده است كه رجال شناسان بزرگى چون شیخ طوسى در فهرست، نجاشى در رجال، علّامه حلّى در خلاصة الاقوال، ابن داوود در رجال و علّامه مجلسى در وجیزه به وثاقت وى تصریح كردهاند.) 7ـ هلال بن نافع مى گوید كه در میان دو صف لشكر (دشمن) ایستاده بودم. كودكى از حرم امام حسین (علیه السلام) بیرون آمد. امام به سوى میدان مىآمد كه كودك با گام هاى لرزان، دوان دوان خود را به امام رسانید و دامن آن حضرت را گرفت و گفت: «یا اَبَة! اُنْظُرْ اِلَىَّ فَاِنِّى عَطْشانٌ؛ اى پدر! به من بنگر و ببین من تشنهام» این تقاضا آنچنان جانسوز بود كه اشك از دیدگان امام حسین (علیه السلام) جارى ساخت و فرمود: «بُنَیَّةُ اَللَّهُ یُسْقِیكَ فَاِنَّهُ وَكِیلِى؛ دخترم [مىدانم تشنهاى]خداوند تو را سیراب كند كه او وكیل [و پناهگاه] من است.» هلال گفت: «پرسیدم این دختر چه كسى بود و با امام حسین (علیه السلام) چه نسبتى داشت؟» گفتند: «او رقیّه دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) بود.» (سوگنامه آل محمد(ص)، محمدى اشتهاردى) 8ـ عصر عاشورا كه دشمنان براى غارت به خیمهها ریختند، آنجا در مجموع 23 كودك از اهل بیتعلیهم السلام را یافتند. به عمر سعد گزارش دادند كه این 23 كودك بر اثر شدّت تشنگى در خطر مرگ هستند. وى اجازه داد به آنها آب بدهند. وقتى نوبت به حضرت رقیّه(علیها السلام) رسید، آن حضرت، ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتلگاه حركت كرد. یكى از سپاهیان دشمن پرسید: «كجا مىروى؟» حضرت رقیه(علیهاالسلام) فرمود: «بابایم تشنه بود. مىخواهم او را پیدا كنم و برایش آب ببرم.» او گفت: «آب را خودت بنوش كه پدرت را با لب تشنه شهید كردند.» آن حضرت گریهكنان گفت: «پس من هم آب نمىآشامم.» (سرگذشت جانسوز رقیه، ص 29) آوردهاند كه امام حسین (علیه السلام) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شِمرْ چنین فرمود: اى زینب! اى سكینه! اى فرزندان من! چه كسى بعد از من براى شما [و سرپرست شما ]خواهد بود؟ اى رقیه! اى امّ كلثوم! شما امانت پروردگار من هستید. امروز وعده [شهادت] نزدیك است البته این نقل سازگارى ندارد با آنچه كه در رابطه با قصّه خرابه آمده است كه حضرت رقیّه(علیها السلام)، سراغ بابا را مىگرفت و گویا از شهادت او اطلاع نداشت؛ ولى به این مقدار مىتواند مۆیّد باشد كه دخترى به این نام، از دختران امام حسین (علیه السلام) بوده است. همچنین نقل شده است كه رقیّه(علیها السلام) لحظه نماز ظهر، سجّاده بابا را پهن كرد و منتظر آمدن او بود كه نماز گزارد.(حضرت رقیّه، على فلسفى) [ یک شنبه 28 آبان 1391
] [ 21:8 ] [ کانون 1 ] بسم الله الرحمن الرحیم نامه مسلم به امام علیه السلام براى آمدن به كوفهتاریخ طبرى به نقل از جعفر بن حذیفه طایى می نویسد: مسلم بن عقیل وقتى به خانه هانى بن عروه نقل مكان كرد و هجده هزار نفر با او بیعت كردند نامه اى را به همراه عابس بن ابى شَبیبِ شاكرى براى حسین علیه السلام فرستاد به این مضمون: أمّا بَعدُ، فَإِنَّ الرّائِدَ لا یَكذِبُ أهلَهُ و قَد بایَعَنی مِن أهلِ الكوفَةِ ثَمانِیَةَ عَشَرَ ألفا، فَعَجِّلِ الإِقبالَ حینَ یَأتیكَ كِتابی؛ فَإِنَّ النّاسَ كُلَّهُم مَعَكَ، لَیسَ لَهُم فی آلِ مُعاوِیَةَ رَأیٌ ولا هَوىً، وَالسَّلامُ. «امّا بعد، به راستى كه رائد، به بستگانش دروغ نمى گوید. از كوفیان، هجده هزار نفر با من بیعت كرده اند. چون نامه ام به شما رسید، در آمدن، شتاب كنید. حقیقتا تمام مردم با شمایند. آنان نسبت به خاندان معاویه هیچ گونه میل و نظرى ندارند. والسلام!» ================================================================ بیندیشیم دعاهای فرج مان، از جنس همین 18000 بیعت نباشه!!! [ جمعه 26 آبان 1391
] [ 14:49 ] [ کانون 1 ] هفته کتاب و کتابخوانی گرامی باد... [ پنج شنبه 25 آبان 1391
] [ 12:51 ] [ کانون 1 ] سلام ملاحظه بفرمایید: [ سه شنبه 23 آبان 1391
] [ 19:58 ] [ کانون 1 ] سلام این یک آزمون بسیار جالب است. خود دکتر فیل مکگرا(روانشناس معروفی که مجری یک برنامه فوقالعاده پرطرفدار تلویزیونی است) در این آزمون نمره ۵۵ گرفته است. او این آزمون را روی اپرا وینفری، مجری معروف برنامه تلویزیونی، انجام داده که نمره ۳۸ گرفته است.
به ۱۰ سوال ساده زیر پاسخ دهید تا ببینید شما چه نمرهای در این آزمون به دست میآورید و تفسیر آن چیست. تذکر مهم: به سوالها براساس آنچه که امروز هستید پاسخ دهید، نه آنچه که در گذشته بوده اید . STARTتوی قسمت نظرات نمره تون رو از آزمون ثبت کنید. تحلیل جالبی هم داره. [ چهار شنبه 17 آبان 1391
] [ 19:35 ] [ کانون 1 ] به مناسبت عید غدیر اعمال و مستحبات این روز عزیز را براتون ثبت می کنم: اعمال و مستحبات عید غدیر
امام على(ع) فرمود: إذا اخلص المخلص فى صومه لقصرت ایام الدنیا عن کفائته. ؛ اگر بنده مخلصى در روزه این روز اخلاص داشته باشد، همه روزهاى دنیا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت دیگر، اگر کسى تمام روزهاى دنیا زنده باشد و همه را روزهدار سپرى کند، ثوابش کمتر از ثواب روزه این روز خواهد بود. امام صادق(ع) یارانش را به این امر تشویق مىکرد و مىفرمود: إنى احب لکم أن تصوموه... ؛ من دوست دارم شما این روز را روزه بگیرید. آن بزرگوار همچنین مىفرمود: صیام یوم غدیر خم یعدل عندالله فى کل عام مائة حجة و مائة عمرة مبرورات متقبلات. ؛ روزه روز غدیر خم نزد خداوند، در هر سال، برابر با صد حج و صد عمره مقبول است. امام على(ع) فرمود: در روز غدیر، خداى را بر آنچه به شما ارزانى داشته( نعمت ولایت) شکر کنید. امام رضا(ع) در روز غدیر گروهى را براى افطار نزد خود نگاه داشت. توجه به دو نکته آشکار مىسازد که چگونه روز غدیر روزى ویژه به شمار آمده، کمک کردن به دیگران در آن عملى بسیار مهم است. امام رضا(ع) فرمود: أفضل على اخوانک فى هذا الیوم؛در این روز بر برادرانت بخشش کن. امام رضا(ع) در این روز براى خانواده گروهى از اصحاب غذا، گندم، لباسهاى نو و حتى انگشتر و کفش فرستاد. همایش گردهمایى یکى از اعمال و احکام روز غدیر است. این دستور الهى ـ سیاسى در راستاى تقویت ارتباط با ولایت و رهبرى الهى و پایبندى به لوازم آن صادر شده است. على(ع) فرمود: ... واجمعوا یجمع الله شملکم؛ در روز غدیر، گرد هم آیید تا خداوند امورتان را از نابسامانى و پراکندگى برهاند. [ پنج شنبه 11 آبان 1391
] [ 17:41 ] [ کانون 1 ] وقتي قلعههاي تاريخي طويله ميشودنمونه هاي بسياري از اين قلعه ها و خانه هاي تاريخي در استان يزد وجود دارد که خبرگزاري مهر در استان يزد طي هفته هاي اخير به انتشار نمونه هايي از آنها اقدام خواهد کرد.داستان غم انگيز تبديل قلعهها و خانههاي تاريخي به محل امن معتادان و محل نگهداري انواع حيوانات، قصه تکراري است که رسانهها همواره آن را زمزمه کردهاند و گرچه اين زمزمهها گاهي گوشخراش بوده اما ميراث فرهنگي را خواب عميقي در بر گرفته است. به گزارش خبرنگار مهر، يزد از جمله استانهايي است که در شهرهاو روستاهاي خود قلعه ها و آثار تاريخي بسياري دارد اما اغلب آنها گرچه قدمتي بيش از 500 سال دارند، اما به دليل اينکه از دسترس دور هستند، مورد بي توجهي قرار گرفته اند و هيچ نظارتي بر روي آنها نيست.
ميراث فرهنگي يزد به چند اثر معروف خلاصه شده و مسجد جامع، اميرچخماق، آب انبار شش بادگيري و کمتر از 20 اثر ديگر از مجموع شش هزار و 500 اثر تاريخي استان يزد، مورد توجه نيستند گرچه که نگهداري از بسياري از اين آثار نيز مورد نقد دوستداران ميراث فرهنگي است.
يزد در حالي به شهر قلعه ها معروف است که حداقل ماهي يک قلعه در آن فرو مي ريزد يا به دليل عدم نظارت ميراث فرهنگي، مورد تصرف قرار مي گيرد و پس از مدتي کوتاه، با خاک يکسان مي شود که نمونه هاي بارز آن در ابرکوه و مهريز و اردکان و ... قابل مشاهده است. ويراني قلعه ها و خانه هاي تاريخي خود داستاني غم انگيز است اما غم انگيزتر از آن، تبديل اين مکانها به طويله و استبطل اسبها و ... است.
يکي از نمونه هاي بارز اين نحوه نگهداري که طي روزهاي گذشته تصاوير آن توسط عکاس خبرگزاري مهر تهيه شده است، قلعه تاريخي دولت آباد در روستاي گردکوه مهريز است. اين قلعه اکنون به نه تنها در معرض ويراني است، بلکه در آن تعداد زيادي گوسفند و مرغ و خروس و انواع ماکيان نگهداري مي شود. نمونه اين نوع نگهداري در بسياري از روستاها و شهرهاي يزد و حتي ساير استانهاي کشور قابل مشاهده است.
در يکي از اين موارد اهالي روستا به خبرنگار مهر اعلام کردند: چند سال پيش وقتي ديديم بچه هاي روستا به پارک علاقه زيادي دارند و قلعه تاريخي روستا نيز مي تواند مکاني امن براي بازي بچه ها باشد، چند تاب و سرسره با هزينه خودمان خريداري کرديم و در داخل قلعه گذاشتيم و کف آن را نيز از زباله ها پاکيزه و با سنگ ريزه ها، مرتب کرديم اما ميراث فرهنگي به محض اطلاع از قضيه آن را تعطيل کرد.
اين در حالي است که اکنون که بسياري از قلعه ها به محل نگهداري بز و گوسفند و مرغ و خروس تبديل شده يا به مکاني امن براي معتادان مبدل شده، ميراث فرهنگي اقدامي نمي کند و در خواب به سر مي برد.
نمونه هاي بسياري از اين قلعه ها و خانه هاي تاريخي در استان يزد وجود دارد که خبرگزاري مهر در استان يزد طي هفته هاي اخير به انتشار نمونه هايي از آنها اقدام خواهد کرد. عکس هاي اين گزارش مربوط به قلعه تاريخي و قديمي روستاي گردکوه از توابع بهادران مهريز است که در فاصله 65 کيلومتري مرکز استان يزد قرار دارد. به نقل از مهر [ پنج شنبه 11 آبان 1391
] [ 17:37 ] [ کانون 1 ] سلام لطفا تا بارگزاری کامل شکیبا باشید. [ یک شنبه 7 آبان 1391
] [ 21:38 ] [ کانون 1 ] |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |