كانون فرهنگی محبین آل یاسین (ع) | ||
|
درود بر قدرشناسیت مــــــــــــــــــرد ... [ جمعه 17 شهريور 1391
] [ 14:44 ] [ کانون 1 ] عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنم؛ [ جمعه 17 شهريور 1391
] [ 14:33 ] [ کانون 1 ] به خاطر میخی، نعلی افتاد به خاطر نعلی، اسبی افتاد به خاطر اسبی، سواری افتاد به خاطر سواری، جنگی شکست خورد به خاطر شکستی، مملکتی نابود شد و همه اینها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود [ سه شنبه 14 شهريور 1391
] [ 7:44 ] [ کانون 1 ] تاریخچه بستنی
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد اینکه بستنی (این لیسیدنی پرطرفدار) در کجا و توسط چه کسی ساخته شده، هیچ حرفی به میان نیامده است؟ جواب این سوال در کتاب "مردم دوران مشروطه" در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجود است، جوابی که افتخار دیگری است برای ما ایرانیان .
داستان از اینجا شروع می شود که فردی به نام "کریم باستانی" ملقب به "کریم یخ فروش" پسر جوانی از شهر ری بود که در سال های قبل از مشروطیت در خیابان جمهوری امروز، بساط یخ فروشی داشت. یکی از مشتریان تقریباً دایمی کریم هم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند. این مواجهه هر روزه کارمندان سفارت انگلیس با کریم، رابطه صمیمانه ای را بین آنها پدید آورده بود و آن ها هم برای کریم که انگلیسی بلد نبود، نام "کریم یخی" یا به زبان خودشان "آیس کریم" را برگزیده بودند. در اواسط درگیری های دوران مشروطیت، کریم برای جلب مشتری بیشتر، اقدام به پخش "یخ در بهشت" کرد و برای اولین بار، با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخم مرغ و گلاب و شیره ملایر، اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. این محصول تازه، مورد استقبال اهالی تهران و کارکنان سفارت و حتی همسر سفیر انگلیس در تهران قرار گرفت و به دنبال آن، مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن، نام فامیل "کریم باستانی" به زبان انگلیسی نوشته شده بود، یعنی bastani، اما ایرانی ها این کلمه را به اشتباه "بستنی" می خواندند.
در زمان افتتاح این فروشگاه، سفیر انگلیس هم حضور داشت و با گفتن: we name it after you اسم این محصول را به احترام کریم "آیس کریم" گذاشت.
بد نیست بدانید که سال ها بعد، کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام "الیزابت بسکین رابینز" ازدواج کرد و به انگستان و بعد از آن، به امریکا مهاجرت کرد .
میرزا حسنخان مستوفی، مستوفیالممالک دوران مشروطیت هم در کتاب خاطراتش مینویسد: این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سرداب های یزد سردتر، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر! [ سه شنبه 14 شهريور 1391
] [ 7:42 ] [ کانون 1 ] |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |