كانون فرهنگی محبین آل یاسین (ع)
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب

سلام

ایشون رو میشناسید؟

ايشون آقای "تونی بلر" نخست وزیر سابق انگلیس هستند.

اما... موضوع صحبت ما خود ایشون نیست، بلکه یکی از نزدیکانشون هست.

خانم لارن بوث lauren booth خواهرهمسر آقای تونی بلر هستند.

در تصویر بالا خانم بوث رو در کنار اسماعیل هنیه می بینید.

خوب... حتما می پرسید این خانم چه ارتباطی میتونه به ما داشته باشه.

بریم سراغ "ویکی پدیا" ببینیم در مورد خانم لارن بوث چی گفته اند؟

لارین که با «پرس تی وی» و روزنامه «دیلی میل» همکاری می‌کند، برای پوشش خبری راه‌پیمایی روز قدس برای پرس تی وی به ایران سفر کرده بود و در تهران به سر می‌برد، بدنبال آن وی سفری کوتاه به اصفهان هم داشته که در قم توقف نموده و از حرم فاطمه معصومه خواهر امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا در شهر قم، زیارت کرده بود و در حرم آرامش و صفای عجیبی را تجربه کرده بود که برای همیشه او را تغییر داده بود پس از این زیارت بود که خبر مسلمان شدنش رسانه‌ای شد. او از پرواز تهران به لندن با حجاب پیاده شده بود و شرب خمر و سیگار کشیدن را متوقف کرد قبل از اعلام با مادر و دو دخترش که ۱۰ ساله و ۸ ساله بودند در میان گذاشت و همه احساس خوشنودی کرده بودند او یکماه پس از مسلمان شدنش آنرا اعلام عمومی کرد.

و شکل و ظاهر فعلیشون:

http://media.jamnews.ir/Original/1392/03/24/IMG09291004.jpg

http://uc.niksalehi.com/images/k4trdoqxty7f153ialt.jpg

لورن بوث پس از اینکه اسلام آورد گفت: عجیب ترین چیز در این باره این است که از وقتی که اسلام آورده‏ام حتی نزدیک الکل هم نشده‏ام در حالی که من پیش از این هر روز یک تا دو لیوان مشروب الکلی مصرف می‏کردم.

 

خواهر زن تونی بلر درباره سفر به قم می گوید: کسی نمی‏داند در این سفر معنوی بر من چه گذشته است و مرا به کجا خواهد برد.

بیداری این زن تازه مسلمان از قبل ورود به ایران و زمانی آغاز شد که مدت قابل ملاحظه‏ای را در فلسطین اشغالی مشغول به کار بود.


[ یک شنبه 13 مرداد 1392 ] [ 10:44 ] [ کانون 1 ]

فشارهای وارده بر ادواردو

حسین عبداللهی از صمیمی ترین دوستان ایرانی ادواردو، فشارهای وارد شده به ادواردو از سوی خانواده اش را غیرقابل باور توصیف می کند. او می گوید: "ادواردو تحت فشار اقتصادی بسیار زیادی قرار داشت. خانواده آنیلی وی را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم اقتصادی کرده بودند. به گونه ای که وی حتی برای تاکسی سوار شدن پول نداشت." حسین می گوید: "یک روز با ادواردو به نمایندگی هواپیمایی ایران ایر در ایتالیا رفتیم تا برای ادواردو بلیط سفر به ایران تهیه کنیم. کارگزار ایتالیایی شرکت ایران ایر گفت که من نمی توانم برای ادواردو بلیط بخرم. پس از مشاجره بسیار با وی مشخص شد که منشی پدر ادواردو با آن کارمند تماس گرفته بود و به وی دستور داده بود، حق ندارد برای ادواردو بلیط صادر کند."
 


تصویر ادواردو و حسین عبداللهی


خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در یک بیمارستان روانی بستری کردند که به گفته خود ادواردو همه اعضای آن یهودی بودند. ادواردو می ترسید که در آن تیمارستان وی را تحت درمان های شستشوی مغزی قرار دهند و حتی یک بار از آنجا فرار کرده بود.

 

خودکشی یا شهادت؟!

ادوارد، جانشین بزرگترین سرمایه‌دار ایتالیا و فرزند آنیلی‌ها، از بسیاری از اسرار کشورش و سازمان‌های مافیایی و صهیونیستی آگاه بود و اکنون با مسلمان شدن و طرفداریش از انقلاب اسلامی بسیار خطرناک می‌نمود؛ به ویژه آنکه علیه سلمان رشدی در ایتالیا فعالیت می‌کرد، جنایت صهیونیست‌ها را در فلسطین اشغالی محکوم می‌نمود و برای این کارها حتی با نخست وزیر و رییس جمهور ایتالیا هم تماس تلفنی می‌گرفت. وی نگران سوء‌قصد از سوی صهیونیست‌ها بود و به رایزن مطبوعاتی ایران در ایتالیا گفته بود که «آن‌ها سرانجام او را به خاطر اسلام آوردنش خواهند کشت و آن جنایت را به خودکشی، حادثه نابهنگام و یا بیماری نسبت خواهند داد.» حتی او را به زور و به صورت پنهانی در بیمارستانی ویژه میلیاردرها در نزدیکی مرز سوییس که همه پزشکان و پرستارانش یهودی بودند، بستری کرده بودند. سرانجام، همان‌گونه که خود ادواردو پیش‌بینی کرده بود، در ۲۵ آبان ۱۳۷۹ در ماجرایی ساختگی و در سن ۴۶ سالگی او را به شهادت رساندند؛ وی در آن روز برای انجام کارهای روزانه خود از منزل خارج شده بود. پیش از بیرون رفتن، به آشپز خانواده سفارش غذای دلخواهش که از گوشت حلال بود، داد، اما ساعتی بعد پیکر بی‌جان او در کنار رودخانه و زیر پل بزرگ رومانو پیدا شد. در آن روز، فرانکلینی، معاون شبکه حمل و نقل تورینو ساوونا، به هنگام گشت‌زنی روزانه‌اش، به فیات کرومای خاکستری ‌رنگی برخورد که روی پل رومانو بدون سرنشین پارک شده بود؛ چراغ راهنمای ماشین روشن بود و درها قفل نشده بودند. او ابتدا فکر می‌کند که خودرو دچار نقص فنی شده و راننده آن به تعمیرگاهی در همان نزدیکی رفته است، اما هنگامی که کارکنان تعمیرگاه از مراجعه چنین شخصی اظهار ناآگاهی می‌کنند، فرانکلینی پی می‌برد که باید اتفاق بدی افتاده باشد. وی به محل خودرو بازمی‌گردد و به آرامی از نرده‌های پل به پایین نگاه می‌کند. جسد مردی را در ارتفاع یک و نیم متری می‌بیند که با صورت بر روی زمین افتاده است. بی درنگ کلانتری محل را خبر می‌کند. ساعت ۱۱ ماموران کلانتری بالای سر جسد می‌رسند؛ چهره‌اش در اثر ضربه به سختی زخمی شده بود، ولی با کارتی که در جیب کتش بدست می‌آید، ادواردو شناسایی می‌شود. ظاهراً، مزدوران اسراییل وی را کشته و از روی پل به پایین پرت کرده بودند. دادرس پرونده بدون کالبدشکافی جسد، یک روز پس از جنایت، مرگ وی را خودکشی اعلام کرد و او را در آرامگاه آنیلی به خاک سپردند. موضوع مرگ وی تا چند روز در را‌س اخبار قرار گرفت و هزاران پایگاه اینترنتی، روزنامه و شبکه تلویزیونی درباره درگذشت او خبرهایی را پخش کردند. این رسانه‌ها، ادواردو را فردی حساس، گوشه‌گیر، خجالتی، معتاد و بیمار توصیف کردند، اما در میان انبوه خبرهای پخش شده، خبری از انجمن اسلامی دانش آموختگان ایرانی در ایتالیا منتشر گردید که ادواردو را مسلمانی «شیعه انقلابی» معرفی می‌کرد و یادآور می‌شد که مزدوران صهیونیست وی را به شهادت رسانده‌اند. با وجود ارسال این خبر برای رسانه‌های گوناگون، هیچ‌کدام حتی اشاره‌ای هم به آن نکردند.

[ چهار شنبه 9 مرداد 1392 ] [ 9:40 ] [ کانون 1 ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ کانون فرهنگی محبین آل یاسین (ع)، مسجد صاحب الزمان(عج) گردکوه مهریز
امکانات وب
  • گریزون
  • تپل خان